قرار بود در این پست از موانع اجابت دعا صحبت کنم اما بازم به تاخیر می اندازم . چون نمی توانم از حس زیبای خودم در موردپاییز بگذرم . و من همیشه حرف زدن از پاییز رو دوست داشتم . و دارم و خواهم داشت ...درست در بیست و پنجم از ماه شهریور بود که اولین باران های زیبای پاییزی را تجربه کردیم .چه زیبا آسمانی ! و چه زیبا بارانی! نفس ! نفس! یه نفس عمیق از همه وجود ...این باران ادامه داشت تا عید فطر ...چه خنک !چه سرد ! چه نسیم دلنوازی ! راستی عید گذشته همگی مبارک ...امیدوارم همه توشه های معنوی و زیبایی که از ماه با برکت رمضان بدست آوردیم را تا ماه رمضانی دیگر حفظ کنیم ...ان شاالله ...
صدایی هولناک ...برقی چشم نواز ...همه جا پنهان از دید خورشید درخشان ...و چه غمناک ...درست مثل بی خبری ! نا آگاهی !شایدم جهل ...نه جهل تاریکی است ...عاشق رقص زیبای برگ های زرد و خشک پاییزم ...همه جا زیباست ...حتی بوی خاک
.......................................................................................................................................................................
ماه مهر و شروعی دیگر ...درس و دانشگاه ...هنوز دانشگاه ساکت و آرام است ...احتمالا هیاهوی بچه ها از هفته دیگر
سعی می کنم همه چیز را دوست داشته باشم ...
عناوین یادداشتهای وبلاگ