آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام من دیوانه زدند
خدایا :
به داده ات شکر و به نداده ات شکر و به گرفته ات شکر
که داده ات نعمت است و نداده ات حکمت است و گرفته ات امتحان است
آقای من ...سرور من...صاحب عصر و زمان من...
بی قیمتم و جز تو خریدار ندارم
گیریم بخرندم به کسی کار ندارم
گیریم دو جهانم نپسندندو تو پسندی
من در دو جهان غیر تو کس یار ندارم
..............................................................................................................
یه لبخند از سر رضایت روی لبهام نشست برای اینکه حس کردم من قدرت انجام کاری رو داشتم
که شاید خیلی ها در سن و سال من این قدرت رو نداشتن ...
این قدرت از من نبود ...باور دارم این از نگاهی بود ...
از دست دادن ترس داره !
اما اگر بدونی برای چی داری از دست میدی ترس بی معنا میشه !
همیشه برای باورهاتون دعا کنید.باورها تغییر می کنند...
باورهاتون رو به خدا بسپارید...
عناوین یادداشتهای وبلاگ